سهاسها، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

.

اولین سفر

ستاره من... شما هم اولین سفرت رو با مامانی  و بابایی تجربه کردی.سفر که نمیشه گفت ،بهتره بگم مینی سفر.آخه یه سفر درون استانی بود که یک صبح تا شب بیشتر طول نکشید.و اما ماجرای سفر: همراه مامان بزرگ و بابابزرگ و عموها رفتیم کاشمر.صبح ساعت شش حرکت کردیم و ساعت 10 شب هم خونه بودیم.با اینکه اکثر مسیر توی ماشین بودیم ولی بازم خیلی خوش گذشت.خوشگلم تو هم بیشتر مسیر خواب بودی و فقط وقتی ماشین توقف میکرد بیدار میشدی، کمی بازی و گریه و می می ،بعدش تا سوار ماشین میشدیم لالا. واسه همینم توی عکسا همش لالا بودی .فقط زمان ناهار بیدار بودی که تونستم ازت عکس بگیرم.عکساشو بعدا میذارم نفسم .خلاصه اینکه خیلی دختر خانمی بودی و مامانی رو اذیت نکردی.ایشالا...
24 بهمن 1391

اولین گردش خانوادگی

دختر نازم امروز هوا خیلی خوب شده بود و ماهم تصمیم گرفتیم شما رو ببریم هواخوری. بلاخره امروز برای اولین بار موهای دخملم بدون کلاه هوا خورد.توی خیابون بیدار بودی و با دقت همه جا رو زیر نظر داشتی .شنیدم همه بچه ها توی ماشین که میرن خوابشون میگیره ،قربونت برم که توی ماشین هم پلک رو هم نمیذاری و دوروبرو نیگا میکنی.بعد از کلی پیاده روی و البته کلی خرید(بابایی واست یه عالمه اسباب بازی خرید) ،برای ناهار رفتیم پیتزا بخوریم .همونجایی که روز اول عقدمون با بابایی اونجا ناهار خوردیم.دختر گلم موقع ناهار خوردن خوابت برد و منو بابایی تونستیم در کنار تو یه ناهار عشقولانه بخوریم. دوست دارم زودتر بزرگ شی و سه تایی باهم بریم بیرون واسه غذا خوردن .خیلی دوستت د...
5 بهمن 1391

دخترم بزرگ شده...

عزیز دل مامان این روزا خیلی ماه شدی .یه عالمه کارای جدید یاد گرفتی.دائم میچرخی به پهلوهات،دیگه نمیذاری راحت پوشکتو عوض کنم.گاهی هم میغلتی و روی شکمت میافتی،اونقده تلاش میکنی تا دستاتو از زیرت در میاری و سرتو بالا میگیری و دوروبرو نیگا میکنی.گاهی هم تنبلی میکنی و سرتو روی تشک میذاری و شروع میکنی به خوردن تشک .حالا دیگه وقتی بغلت میکنم سرتو به اطراف میچرخونی و همه جا رو دید میزنی .عروسکاتم با دستات میگیری و با تعجب بهشون نیگا میکنی بعدم یواشکی میبریشون طرف دهنت.هر چی به دستت بیاد میگیری گلم.خیلی خوردنی شدی مامانی من.چقدرم که با بابایی رفیق شدی.اونقدر که با بابایی حرف میزنی با من حرف نمیزنی .شبام باید بابایی پیشت باشه تا خوابت ببره...
1 بهمن 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به . می باشد